تـــــــــــــــــرانــــــــه ی بــــــــــــــاران...

...اللهم لا تسلبنی ما أنعمت به علی من ولایتک وولایة محمد وآل محمد علیه وعلیهم السلام...

تـــــــــــــــــرانــــــــه ی بــــــــــــــاران...

...اللهم لا تسلبنی ما أنعمت به علی من ولایتک وولایة محمد وآل محمد علیه وعلیهم السلام...

عیدانه نوشت...




خداوندا ...

در آغاز طلوع روشن سالی که می آید

تو مهربانم کن ...

تو چشمان مرا با نور خود بگشا...

تولبخند رضایت را عطایم کن ...

بفهمان زندگی زیباست...

.

.

.تو ای تدبیر بر هرروز و هر شامم

توچرخاننده احوال این دنیا

بگردان حال من را سوی آن حالی که می دانی

تو آرامش عطایم کن

تو ای آموزگار پاک خوبی ها

تو راه مهرورزی را نشانم ده

.

.

.

تو بر مینای این هستی

رضابودن عطایم کن

که من همراه هر سختی

بجویم گوهر پنهان وزیبای گشایش را...

.

.

.

خداوندا نمیدانم  چه تقدیری مرا فرموده ای

ولی برای مردمان خوب این وادی عطافرما هزار امید...

هزارو سیصد آگاهی ...هزاروسیصدو نود بهروزی ...

هزارو سیصدو نود ویک لبخند زیبارا...




سلام به همه شما دوستای خوبم ....فرارسیدن سال 1391 رو صمیمانه به همتون تبریک عرض میکنم.انشاالله سال پر خیرو برکت وسراسر شادی برای تک تک مون باشه.

طلبه شهید...

بسم الله الرحمن الرحیم

مصدر آنها بهشت بود/ هیچگاه متکلم وحده نبودند، و البته مع الغیر هم نه، بلکه مع الله بودند  / چون التقاء ساکنین محال بود، از بین سکون در حوزه و سکون در شهر، فتح را برگزیدند/ فعل بودند، که هم معنا داشتند و هم زمان/ ولی هیچگاه افعال ناقصه نشدند / حروف مشبهة بالفعل که هیچ /می توان گفت افعال مقاربه بودند، چون قرب خدا را برگزیدند/ هیچگاه حاضر نشدند "لن" که نفی ابد می کند، بر سر آنان خراب شود و زندگی ابدی را برگزیدند/ حالشان حال خوشی بود/ به حروف جر محل نمی گذاشتند/ از دنیا منصرف بودند ولی وقتی جبهه می رفتند غیر منصرف می شدند ، تا شهادت /معرب نبودند، که با عوامل مختلف رنگ عوض کنند/ بلکه مبنی بودند آن هم مبنی بر فتح/ ازحروف استفهام خیلی استفاده می کردند/ علم بودند/ در "ضرب زید عمروا" نه با زید میانه‌ی خوبی داشتند نه با عمرو، چون یکی همیشه ظالم بود و یکی همیشه مظلوم /البته اگر مرحوم مصنف زنده بود امروز به استعمال زید در غیر ما وضع له اعتراض می کرد/ مساله زنبوریه باعث نشد مثل زنبور به دیگران نیش بزنند/ الفیه ابن مالک را کنار گذاشتند و ابن عقیل آن هم از نوع مسلمش را انتخاب کردند/ در هدایه، هدایت شدند و با صمدیه، عبدالصمد /در اختلاف بین بصریون و کوفیون حق را به کربلائیون دادند/ گاهی احتیاط را در ترک احتیاط می دانستند/ مکررات مدرس افغانی را بر نتابیدند/ از میان کتاب های مختلف شرح لمعه جهاد را برگزیدند/ سبق و رمایه را که خواندن درمیدان جنگ از دیگران سبقت گرفتند/ "و ما رمیت اذ رمیت" را در جبهه به کار بستند/ قاعده ید، آنها را از داشتن دست بی نیاز کرده بود /از سوق المسلمین فراری بودند و دوکوهه سوق المسلمین آنها بود/ رویت هلالشان در شب های عملیات بود، که یک جا شهریه و مرحمتیشان را از مهدی فاطمه دریافت می کردند/ شب عملیات عمامه‌ها به سر نمی بستند و لباس جندی را خلاف مروت نمی دانستند/ جز خدا هیچ کس حق نداشت به آنها اضافه شود /آنها هم جز خدا به کسی اضافه نمی شدند /ظرف و شبه ظرف کانون های قدرت نبودند/ در تزاحم بین ماندن و رفتن ، زحمت رفتن را به خود هموار می کردند/ قول و فعلشان با هم تناقض نداشت/ برائتشان سوره برائت بود/ هیچگاه به انسانیت خود شک نکردند، که نیازمند اصل استصحاب باشند/ عمل به قطع را هم واجب می دانستند.

واما دسته دوم؛

از میان همه مستحبات، به مستحبات اکل و شرب علاقه وافری داشتند/ أطعمه و أشربه را خوب می خواندند ولی از کتاب جهاد به دلیل مبتلابه نبودن به سادگی می گذشتند/ خواب قیلوله شان ترک نمی شد/ البته کتاب نکاح را آنقدر می خواندند تا ملکه راسخه ای گردد که لا تزول بسرعةِ!/ تنحنح شان ترک نمی شد / به باب تخرخر علاقه خاصی داشتند/ و "کلوا و اشربوا" را برجسته ترین آیه‌ی قرآن می دانستند/ و به جای "و لاتسرفوا" ، حتی تنفجروا را صرف می کردند! /با آن همه درسی که می خواندند، تازه وقتی از آنها سوال می شد: که مطول چه کتابی است؟ می گفتند: مطول کتابی است در علم فقه، هر آن کس بخواند شود خوشنویس!

بگذریم، دسته اول رستگار شدند و اگرچه متاجر را با هم می خواندیم، ولی تجارت آنها موفقیت آمیز تر بود...

یاد و خاطر همه شهدای دفاع مقدس به ویژه شهدای روحانی گرامی باد...

برای دانلود فایل صوتی متن طلبه شهید اینجا را کلیک کنید


من به شهیدان رای خواهم داد!

دیروز

بر سینه‌ی دیوارهای زخمی شهر
عکس شهیدان بود
امروز عکس نامزدها

آن عکس‌ها دیروز،
بی جلوه‌های ویژه ،
بی ژست ،
فوری ولی شفاف!

مانند عکس کودکان معصوم
آن عکس‌ها – دامادهای حجله‌ی جنگ و جنون –
آن برگزیده نازنینان
در انتخابات شهادت
با رای بالای ملائک …

این عکس‌ها امروز اما ،
عکس‌های رنگی مات!

این چشم در راهان روز انتخابات!
دنبال آن عکس جوانم
آن عکس خاکی
با آن دو چشم تیر خورده

گیلاس‌های سرخ همزاد
دنبال آن عکس غریبم
آن عکس خاموش
آتشفشان آه

عکسی که در زیر فشار این همه عکس
فریاد دارد می‌زند ، فریاد ، فریاد
جرم است یا نه ،
هر چه بادا باد !

من به شهیدان رای خواهم داد!